مطالعات جدید میگویند سگسانان خانگیما، تغییراتی در ژنهای خود داشتهاند که باعث میشود نسبت به گرگها اجتماعیتر باشند.
فانهولد، زیستشناس تکاملی دانشگاه پرینستون و همکارانش، سهسال گذشته را صرف مطالعهی مبانی ژنتیکی اساس رفتار اجتماعی در سگها و گرگها کردهاند. این مطالعات، نشان میدهد که سگها نسبت به گرگهایی که در شرایط مشابه تربیت میشوند، اجتماعیترند. بهطور کلی، سگها توجه بیشتری به انسان نشان میدهند و دستورات و فرمانهای ما را بهطرز مؤثرتری دنبال میکنند.
محققین در تاریخ 19 ژوئن 2018 به سرنخ جذابی دست پیدا کردند؛ سرنخی که نشان میدهد سگهای فوقاجتماعی انواع مختلفی از دو ژن به نامهای GTF2I و GTF2IRD1 را در اختیار دارند. حذف این ژنها در انسان سبب بروز سندرم ویلیامز میشود که از نشانههای آن میتوان به صورت کودکانه، مشکلات شناختی و تمایل به دوستداشتن همهچیز و همهکس اشاره کرد. فانهولد گمان میکند که این ژنها در سگ عملکرد طبیعی را مهار میکند و منجر به بروز مواردی میشود که در انسان، آن را با نام سندرم ویلیامز میشناسیم.
او میگوید: «ما احتمالاً یک سندرم رفتاری را به عنوان یک حیوان خانگی تربیت کردهایم».
یک سؤال جذاب و تحریککننده
سگهای اهلی نسبت به گرگهایی که در شرایط مشابه پرورش یافتهاند، به انسانها واکنش بیشتری نشان میدهند. بیش از ده هزار سال است که سگها به ما کمک میکنند غذا پیدا کنیم و از ما در برابر حملات بیگانه محافظت میکنند. همهی این اتفاقات، در حالی میافتد که صورت این حیوانات همیشه در حال لبخندزدن است و دمهایشان به نشانهی دوستی، تکان میخورد. درک اینکه چگونه «بهترین همراهان انسان» از شیهواهوا گرفته تا ماستیف، به آنچه که امروز میبینیم تبدیل شدهاند، یک سؤال جذاب و تحریکبرانگیز است.
در سال 2010 فانهولد با همکاری مونیک اودل، رفتارشناس حیوانات در دانشگاه ایالتی اورگان، توانستند ژنی به نام WBSCR17 را شناسایی کنند که از قضا، همان ژنی است که در زمان اهلیسازی گرگها دستخوش تغییر شدهبود. نتایج این تحقیقات به قدری حائز اهمیت بود که در نشریهی Nature هم به چاپ رسید.
این تحقیقات تا سال 2014 متوقف شد؛ تا اینکه سرانجام با راهاندازی یک مجموعهی آزمایشگاهی جدید با 18 سگ از نژادهای مختلف، مطالعات از سر گرفته شد.
دانشمندان به همهی سگها آموزش دادند تا یک جعبهی حاوی سوسیس را باز کنند. سپس از آنها خواسته شد تا در موقعیتهای مختلف به سراغ جعبه بروند؛ در حضور یک انسان آشنا، در حضور یک غریبه، و در تنهایی محض.
آیا سگ شما میتواند حرفهایتان را درک کند؟
در هر سه حالت، گرگها با اختلاف زیادی از سگها بهتر عمل کردند. هنگامی که از سگها خواسته میشد تا در حضور یک شخص دیگر جعبه را باز کنند، تفاوتها حتی از این هم بیشتر میشد. فانهولد میگوید: «اینطور نیست که سگها نتوانند معما را حل کنند. آنها بیش از حد مشغول توجهکردن به انسان همراهشان بودند و به همین دلیل، فرصتی برای بازکردن جعبه باقی نمیماند».
سگها هنوز هم در حال تکامل هستند
در مطالعات بعدی، فانهولد ژنوم قرارگرفته در اطراف WBSCR17 را نیز مورد بررسی قرار داد و علاوه بر تأیید یافتههای قبلی، موفق شد دو ژن GTF2I و GTF2IRD1 را نیز کشف کند. این مسأله به فانهولد ثابت کرد که تبدیل گرگهای وحشی به سگهای امروزی، در اثر تغییرات ژنتیکی و رفتاری همزمان صورت پذیرفتهاست.
در هر حال، دانشگاه پنسیلوانیا معتقد است که جامعهی آماری این مطالعات محدود بودهاست و نمیتوان به قدرت یافتهها اعتنا کرد. در این مطالعه عمدتاً از سگهایی استفاده شدهبود که نگهداری از آنها دشوار نیست و میتوانند مدتی طولانی را در آپارتمانهای کوچک سپری کنند. با این وجود، این تجزیه و تحلیل ژنتیکی قابل ستایش است و احتمال میرود که در آینده و با گسترش دامنهی تحقیقات، نتایج شگفتانگیز جدیدی به ثبت برسد.